Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبر‌ها در مورد افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران در ماه پایانی سال ۲۰۲۲ با واکنش دولت امریکا مواجه شده است. پایگاه خبری بلومبرگ به نقل از دو موسسه آماری ورتکسا و کپلر، مدعی شده است که صادرات نفت ایران در ماه دسامبر ۲۰۲۲ به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است که بالاترین میزان در چهار سال گذشته و اعمال تحریم‌های نفتی علیه ایران پس از خروج دولت پیشین امریکا از برجام محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گزارش اعتماد، در واکنش به این خبر راب مالی، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در امور ایران گفته است که در راستای اجرای تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، قصد دارد پکن را وادار کند که واردات نفت از ایران را متوقف کند. در طول چهار سالی که از خروج امریکا از برجام می‌گذرد، چین اصلی‌ترین واردکننده نفت خام ایران بوده است، اما میزان صادرات نفت ایران در طول این مدت فراز و فرود‌های زیادی داشته است و حتی تا کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز هم کاهش یافته است.

راب مالی در گفتگو با بلومبرگ می‌گوید: «چین اصلی‌ترین مقصد صادرات غیرقانونی نفت ایران است.» وی گفته است که واشنگتن گفتگو‌ها برای بر حذر داشتن چین از سفارش نفت از ایران را تشدید خواهد کرد. این مقام امریکایی گفته است که هیچ تغییری در محدودیت‌های امریکا علیه فروش نفت ایران ایجاد نشده است و واشنگتن اصلا از افزایش فروش نفت ایران راضی نیست.

وی می‌گوید: «اینکه آیا ما می‌توانیم کاملا ایده‌آل تمام تحریم‌ها را اعمال کنیم، جوابش نه است. اما ما هر آنچه در توان داریم انجام می‌دهیم تا این تحریم‌ها را اجرایی کنیم.» مشخص نیست رشد فروش نفت خام ایران در ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۲ نتیجه افزایش در تولید نفت خام باشد یا ایران بخشی از نفت خام ذخیره شده خود که روی آب‌های آزاد در نفتکش‌ها ذخیره کرده است را برای تامین درآمد‌های بیشتر فروخته است. از آنجا که وزارت نفت در ایران آمار مشخصی از میزان تولید و صادرات نفت خام منتشر نمی‌کند، نمی‌توان هیچ یک از این دو نظریه را تایید یا رد کرد و در نتیجه معلوم نیست که آیا صادرات نفت خام ایران در طول ماه‌های آینده نیز، بدون توجه به فشار‌های امریکا در همین حد خواهد ماند یا نه.

تنگ‌تر کردن حلقه تحریم

دولت امریکا در طول ماه‌های گذشته تلاش‌های خود را برای افزایش فشار‌ها به مبادلات تجاری ایران افزایش داده است. درحالی که نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران از گفتگو با چین برای بر حذر داشتن پکن از خرید نفت ایران سخن می‌گوید، امریکایی‌ها در عراق هم با اعمال مقررات سختگیرانه برای نقل و انتقال دلار، عملا انتقال دلار به ایران را هدف قرار داده‌اند. همزمان در اروپا نیز، تحریم‌های جدیدی از ابتدای پاییز به صورت پیوسته علیه ایران وضع می‌شود و روابط ایران با کشور‌های اروپایی وارد تنش شده است.

آلمان که بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران در اروپا محسوب می‌شود، ماه گذشته اعلام کرد که کلیه حمایت‌های دولتی از تجارت با ایران را لغو می‌کند. علی‌رغم این فشارها، دولت سیزدهم اصلی‌ترین هدف خود را بی‌اثر کردن تحریم‌ها تعریف کرده است و تمام تلاش خود را برای مقابله با این فشار‌ها به کار گرفته است.

ادعای رسانه‌های غربی درخصوص افزایش صادرات نفت ایران به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز، نشان می‌دهد که دولت تا حدودی در این مسیر موفق عمل کرده است. اما این توفیق ممکن است کوتاه‌مدت باشد، چراکه در برابر امریکایی‌ها و متحدانش هم در حال بسیج کردن امکانات خود برای مقابله با دور زدن تحریم‌ها از سوی ایران هستند.

جاوید قربان‌اوغلی، سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی و تحلیلگر مسائل بین‌الملل معتقد است که امریکا تمام تلاش خود را برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران به کار می‌گیرد. وی می‌گوید: «ما در یک مسیر تقابلی با غرب و در راس آن‌ها امریکا قرار گرفته‌ایم. در این رویارویی و تقابل، هر طرف هر چه توانایی دارد برای فشار بیشتر به طرف مقابل به صحنه می‌آورد. آن‌گونه که شواهد نشان می‌دهد، امریکایی‌ها این‌گونه برنامه‌ریزی کرده‌اند که مادامی که تحریم‌ها اثرگذار باشد، وارد فاز تقابل نظامی نشوند؛ بنابراین تحریم‌ها را به عنوان یک ابزار بسیار نیرومند برای فشار بیشتر به ایران حفظ می‌کنند.»

وی می‌گوید: «به اعتقاد من این‌طور نیست که تحریم‌ها به حداکثر خود رسیده باشد و جای هیچ افزایش وجود نداشته باشد، غربی‌ها قطعا برای تقابل با ایران این تحریم‌ها را افزایش می‌دهند.»، اما سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت با این نظر مخالف است و معتقد است که امریکایی‌ها نمی‌توانند کار بیشتری برای محدود کردن فروش نفت ایران انجام دهند و می‌گوید: «امریکا تحریم‌های خودش را انجام داده و تا جایی که می‌توانست فشار وارد کرده است. کشور‌های خریدار نفت ما را تهدید کرده است که اگر از ایران نفت بخرند، جریمه می‌شوند. بیشتر از این دیگر قرار است چه بکنند؟»

وی می‌گوید: «هدف امریکا چه در تحریم‌های سال‌های ۱۳۹۲-۱۳۹۱ و چه در تحریم‌های پس از خروج از برجام، این بود که صادرات نفت خام ایران را به صفر برسانند. اما موفق نشدند و به این هدف نرسیدند. امریکا در حذف کردن ایران از بازار بین‌المللی نفت شکست خورده است.»

نفت ایران چگونه به چین می‌رسد؟

بلومبرگ در گزارشی می‌نویسد که چینی‌ها در طول سال‌های گذشته به صورت رسمی واردات نفت از ایران و ونزوئلا را به کل حاشا می‌کنند. در واقع گمرک چین از سال ۲۰۲۰ تاکنون فقط دریافت چهار محموله نفت از ایران را رسما ثبت کرده است و از سال ۲۰۱۹ تاکنون در آمار گمرک چین هیچ محموله‌ای از نفت ونزوئلا ثبت نشده است. اما کسی نیست که نداند بخشی از نزدیک به ۸ میلیون بشکه نفت وارداتی روزانه چین از ایران و ونزوئلا تامین می‌شود. به نوشته بلومبرگ در طول سال‌های اخیر ایران و ونزوئلا عمدتا نفت خود را به نام عمان و مالزی به چین صادر می‌کنند.

به نوشته بلومبرگ، صادرات نفت مالزی به چین در ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۲ به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است و حجم این صادرات تقریبا ۳ برابر بیشتر از کل تولید نفت خام روزانه مالزی است. این خبرگزاری با این استدلال که ممکن نیست مالزی بیشتر از میزان تولید نفت خام خود به چین صادرات انجام داده‌باشد، بخشی از افزایش چشمگیر صادرات نفت خام ایران به چین را مربوط به صادرات نفت خام ایران به نام مالزی می‌داند.

مالزی ماهانه ۲ میلیون تن (روزانه حدود ۴۵۰ هزار بشکه) نفت خام تولید می‌کند، اما صادرات این کشور به چین در طول ماه‌های پایانی سال ۲۰۲۲ به شکل چشمگیری از میزان تولید نفت خام مالزی بیشتر شده است و نزدیک به ۶ میلیون تن در ماه (روزانه یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه در روز) رسیده است. در واقع در ماه دسامبر، واردات نفت خام چین از مالزی، بیش از واردات نفت خام چین از عراق بود و مالزی بعد از روسیه و عربستان سعودی، سومین صادرکننده نفت خام به چین محسوب می‌شد.

چرا امریکا به سمت تشدید فشار‌ها علیه ایران حرکت می‌کند؟

برخی تحلیلگران معتقدند که دولت جو بایدن از زمان آغاز به کار خود با هدف ترغیب کردن ایران به همکاری با طرف‌های دیگر در مذاکرات احیای برجام، سعی کرده است که برخی تحریم‌ها را با سختگیری کمتر اجرا کند و از برخی تلاش‌های ایران برای دور زدن تحریم‌ها چشم‌پوشی کند. به اعتقاد این دسته از تحلیلگران با به بن‌بست کشیده شدن مذاکرات برجام، امریکا این سیاست را کنار گذاشته است و تلاش خواهد کرد که فشار را علیه ایران تشدید کند.

البته همه تحلیلگران با این موضوع موافق نیستند. سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت، معتقد است که امریکا هیچ‌گاه از شدت تحریم‌ها علیه ایران نکاسته است. خطیبی می‌گوید: «کدام چشم‌پوشی‌ها؟ امریکا تا جایی که توانسته فشار آورده است. امریکا سیاست فشار خود را هرگز کاهش نداده است، علی‌رغم اینکه ایران همواره بر سر میز مذاکره حاضر بوده است، امریکایی‌ها با تمام توان به فشار‌های خود برای امتیازگیری از ایران ادامه داده‌اند.»

قربان‌اوغلی در پاسخ به این سوال که چرا امریکا در این مقطع به تنگ‌تر کردن حلقه فشار تحریمی به ایران تصمیم گرفته است، می‌گوید: «سه عامل اساسی در شرایط جاری تاثیرگذار بودند؛ نخست بن‌بستی است که در مساله اجرای برجام پدید آمده است و طرف مقابل ادعا می‌کند که به دلیل مطالبات فرابرجامی ایران به اینجا رسیده است. امریکایی‌ها مدعی هستند که در ماه سپتامبر توافق در دسترس بود، اما درحالی که همه طرف‌ها آماده احیای برجام بودند، این کشور حاضر به همکاری نشد.

دومین عامل، مساله جنگ اوکراین بود که متاسفانه ایران با محاسبه اشتباه در طرف روسیه ایستاد و ادعای ارسال پهپاد‌های ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، شرایط ایران را دچار مشکل کرد. مساله سوم هم اعتراضات اخیر در ایران بود. این‌ها باعث شد که غربی‌ها نسبت به هرگونه توافق با ایران دچار ناامیدی و سرخوردگی شوند. از اینکه تصور می‌کنند ایران در اردوگاه روسیه با غرب می‌جنگد، باعث شد که موضع اروپایی‌ها نسبت به ایران بسیار تندتر شود. مسائل داخلی ایران هم باعث شده است تا فشار افکار عمومی اجازه ندهد غربی‌ها هرگونه ابتکار مذاکره با ایران را دنبال کنند.»

آیا چین تحت فشار امریکا تسلیم می‌شود؟

علی‌رغم اظهارات اخیر راب مالی درخصوص تلاش برای جلوگیری از صادرات نفت ایران به چین، اما تحلیلگران متفق‌القول هستند که چین براساس منافع ملی خود در مورد خرید نفت از ایران تصمیم‌گیری می‌کند. با این حال جاوید قربان اوغلی معتقد است که چینی‌ها ممکن است اگر امتیاز قابل‌توجهی از امریکا دریافت کنند، حاضر باشند که از بخشی از روابط‌شان با ایران چشم‌پوشی کنند.

جاوید قربان اوغلی معتقد است: «چینی‌ها در حال حاضر برنامه تقابل با امریکا را دنبال نمی‌کنند، به جز یک مساله، یعنی تایوان که خط قرمز چینی‌ها است، در دیگر مسائل دنبال تقابل و رویارویی با امریکا نیستند.» قربان اوغلی می‌گوید: «سوال این است که اساسا روابط تجاری ایران و چین در چه سطحی است؟ آمار و ارقام نشان می‌دهد که امسال نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار روابط تجاری با چین داشتیم. این رقم در مقایسه با حجم مناسبات تجاری چین با دیگر کشور‌های جهان، چه با امریکا و دیگر کشور‌های غربی و چه حتی در مقایسه با حجم مبادلات تجاری چین با کشور‌های جنوب خلیج‌فارس، عدد ناچیزی است. به همین دلیل اگر چینی‌ها بخواهند با درنظر گرفتن منافع بسیار گسترده‌تر تجاری خود با غربی‌ها، از درخواست برای کاهش مبادلات با ایران پیروی کنند، چندان موضوع عجیبی نیست.»

سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی می‌گوید: «این احتمال وجود دارد که چینی‌ها آمادگی داشته‌باشند تا درخصوص ایران با امریکا معامله کنند. گرچه چینی‌ها به راحتی از روابط با تهران نمی‌گذرند، اما بستگی دارد چه پیشنهادی دریافت کنند و به ازای قطع یا کاهش روابط با ایران چه چیزی دریافت کنند، آنگاه ممکن است تصمیمی در این خصوص بگیرند.» سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت، معتقد است که چین تمام تلاش خود را به کار خواهد برد تا تنوع سبد انرژی خود را حفظ کند، چراکه وابستگی به واردات انرژی مهم‌ترین نقطه‌ضعف این کشور است که امریکایی‌ها می‌توانند از این موضوع در رقابت اقتصادی با چین استفاده کنند.

وی می‌گوید: «چین براساس منافع خودش عمل می‌کند. چین روابطی با امریکا دارد، روابطی با اروپا، ایران و کشور‌های دیگر دارد. پکن سعی می‌کند این روابط را تنظیم کند. چین به این علت مانند بقیه کشور‌ها تحت تاثیر تهدید‌های امریکا قرار نگرفته است که چین و امریکا در حال رقابت فشرده اقتصادی هستند، به همین دلیل چین برآورد می‌کند که به عنوان بزرگ‌ترین واردکننده انرژی جهان، اگر تمامی انرژی موردنیاز خود را از کشور‌هایی که پیرو سیاست‌های غرب و امریکا هستند تامین کنند، خودش را در شرایط پرریسکی قرار می‌دهد.

چین سعی می‌کند به سبد تامین انرژی مورد نیاز خود تنوع ببخشد و هم از کشور‌های مستقل نفت خریداری کند و هم از کشور‌هایی که وابسته به امریکا هستند. چین می‌خواهد انرژی موردنیاز خود را چندان به فشار‌های امریکا وابسته نکند. به همین دلیل چین رابطه خودش را با کشور‌هایی که رابطه خوبی با امریکا ندارند، از جمله ایران حفظ می‌کند. چین مجبور است در مورد واردات انرژی سیاست خردمندانه‌ای در پیش بگیرد، وگرنه امریکا می‌تواند از همین جنبه به چین فشار وارد کند.»

منبع: فرارو

کلیدواژه: صادرات نفت صادرات نفت خام ایران صادرات نفت ایران هزار بشکه در روز پایانی سال ۲۰۲۲ تولید نفت خام نفت از ایران امریکایی ها قربان اوغلی تحریم ها واردات نفت علیه ایران فروش نفت چینی ها غربی ها کشور ها فشار ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۲۸۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد

 

فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) گفت: دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد.

مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم‌الانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛

عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی می‌کنید و فکر می‌کنید مهم‌ترین دستاورد این عملیات چه بود؟

مهم‌ترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایه‌های ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا می‌کرد من بی‌حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلی‌ای که در این سال‌های اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.

شهید حاج قاسم سلیمانی می‌گفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسی‌ها و کشورهای غربی آن را کاشته‌اند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.

یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو می‌پاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانه‌های غربی به او کمک می‌کنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانه‌ای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟

این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کرده‌اند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما می‌خواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفته‌اند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.

چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها می‌گویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزب‌الله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام می‌شود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.

اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسه‌ای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.

یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.

یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار می‌گیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.

عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شده‌ای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه می‌توانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیات‌هایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام می‌کنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود می‌شود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونه‌ای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حمله‌ای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش می‌سازد دروغین است.

وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفه‌های جغرافیایی و جمعیتی چگونه می‌بینید؟ فکر می‌کنید بحران‌های مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبه‌رو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟

ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانه‌های غربی به تصویر می‌کشند. بعضی وقت‌ها اسرائیل می‌آید در ایران کاری انجام می‌دهد و مثلاً دانشمند هسته‌ای ما را ترور می‌کند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام می‌دهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگ‌تر از چیزی که بوده نشان می‌دهد؛ کل امپراطوری رسانه‌ای غرب هم از او پشتیبانی می‌کند؛ چون اسرائیل با کمک‌های مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار می‌دهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و هر نوع کمکی که بخواهد.

در حال حاضر فرمانده سنتکام در تل‌آویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی می‌جنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.

کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشته‌اند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد می‌کنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولت‌ها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.

در این کتاب آمده که جمعیت یهودی‌های اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شده‌اند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم می‌کنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعه‌ای که در آن سرزمین اشغالی جمع شده‌اند، بی‌هویت‌اند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیل‌دهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچ‌کدام از عناصر و مؤلفه‌های مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.

اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوسته‌اند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.

دشمنان و رسانه‌های معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت این‌گونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوت‌ها در راستای همدلی خود استفاده می‌کنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیت‌ها را بیشتر کرده است. همه این قومیت‌ها و گروه‌های متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذره‌ای احساس خطر می‌کنند، یک دل و یک زبان کنار هم می‌مانند و برای دفاع از ایران با هم متحد می‌شوند.

عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درون‌زا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برون‌زا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفه‌هایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل می‌شود، ندارد.

درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بین‌المللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.

دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، به‌وضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیب‌پذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمی‌گردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.

ملت‌های مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموخته‌اند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولت‌ها و ملت‌های مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.

مشخصه‌های امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملت‌ها می‌بینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باج‌خواهی، جنایت و نسل‌کشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.

مهم‌ترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور می‌کرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشک‌ها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیک‌های ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور می‌کرد با تکیه بر قدرت‌های امریکا و ناتو، بازدارندگی‌اش تضمین شده است.

وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرت‌های ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایه‌های دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشک‌های پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.

رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکایی‌ها، انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمی‌آمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابه‌های ایران، پایگاه‌های نظامی رژیم صهیونیستی را درهم می‌کوبیدند.

با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستاده‌ایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرت‌های غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلی‌ها و مشت‌های محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.

این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شده‌اند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانه‌های متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانه‌های ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موج‌های بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت می‌کند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولت‌های اروپایی، انسان را یاد جنگ‌های صلیبی می‌اندازد.

امریکا و دولت‌های اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینه‌های راهبردی که امریکا و دولت‌های اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی می‌پردازند، مورد قبول ملت‌های غربی نیست. آیا انسان‌هایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملت‌هایشان، مانع سیاست‌های دولت‌های خود در حمایت از نسل‌کشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟

یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانه‌ها از خود به نمایش می‌گذارد، یکی نیست؟

خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانه‌ها می‌سازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش می‌سازد؛ اینکه من بی‌حریفم و حریف ندارم.

در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان می‌دانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس می‌گویند که اسرائیلی‌ها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانک‌ها و در قرارگاه‌ها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمی‌شد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکایی‌ها هم می‌گویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد می‌کند، به منطقه که آمده بود، به نخست‌وزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگه‌اش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.

بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایت‌های مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار می‌دهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!

دیگر خبرها

  • یک شایعه‌ی جذاب درباره‌ی همکاری مسی و رونالدو
  • احتمال حضور رونالدو و مسی در یک تیم قوت گرفت
  • تصمیم بزرگ دیوید بکام؛ مسی و رونالدو در یک تیم!
  • پیشنهاد اینترمیامی به ستاره پرتغالی/ رونالدو و مسی در یک تیم
  • ناگفته هایی از عملیات حماس و عملیات وعده صادق: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • پیشنهاد جنجالی ایلان ماسک علیه دانشجویان معترض امریکا | نتایج نظرسنجی میلیونی‌اش را ببینید
  • کره شمالی: هیات‌های جدید ناظر بر تحریم‌ها، محکوم به شکست هستند
  • سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
  • رشید:۲۴۰جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل در وعده صادق کمک کرد
  • کره شمالی: آمریکا و متحدانش به دنبال اجتناب از چارچوب سازمان ملل هستند